«همواج»، یک اثر پژوهشی برای خروج از آشفته نویسی در زبان تالشی و تاتی است
اشاره :
باز قرار مان بیقرار شد.همانگونه که هفته قبل به اطلاع خوانندگان فهیم مان رساندیم قرار بود یادداشت ما را به نمایش بگذاریم .ولی متأسفانه فضای «نخستین الفبا» و «همواج» طوفانی شد. بر اساس همین ملاحظات بعد از نقد دکتر رضایتی مناسب دیدیم گفتگوی آقای دکتربختیاری را که بی مناسب در این خصوص نبود در اختیار عزیزان بازدید کننده قرار دهیم و بعد یادداشت مان را ارایه دهیم .امیدوارم دیگر بی قراری نکینم :
«همواج» را به خوانندگان ما بیشتر معرفی کنید. آیا این، نخستین الفبا و دستور خط تالشی و تاتی است؟
از نظر استادان و هموندان ارجمندی که پس از دو ماه کار فشرده و بیوقفه برای به سامان کردن الفبا و دستور خط تالشی و تاتی از هیچ کوششی فروگذاری نکردند، «همواج» الفبای تازهای نیست. درواقع همان الفبای رسمی و ملی ماست که با برخی تغییرات برای نگارش گویشهای سهگانة تالشی و گویش تاتی شاهرود خلخال متناسب شده است.جا دارد اشاره شود که در ایران، از قرنهای هفتم و هشتم هجری تا به امروز، خط و الفبایی که برای نگارش سرودهها و نوشتههای تالشی و تاتی به کار گرفته شده، همین الفبای رسمی مملکت ماست که آن را با نام الفبای عربی- فارسی میشناسیم. بنابراین ادعای الفبای جدید یا کشف و ارائة نخستین الفبا اساساً موضوعیتی ندارد. بنابراین، «همواج» الفبایی است برآمده از دل الفبای ملی که از این لحاظ، نه همواج و نه هیچ یک از شیوههایی که اکنون تاتها و تالشهای ایران از آنها استفاده میکنند، نمیتوانند با صفت «نخستین» همراه باشند؛ چرا که اولاً تقریباً به تعداد افرادی که تاکنون به تالشی و تاتی مطلب نوشتهاند، میتواند شیوة نگارش وجود داشته باشد؛ ثانیاً تالشی و تاتینویسی با توجه به اسناد موجود، دستکم از قرنهای هفتم و هشتم وجود داشته و پدیدة تازهای نیست.با وجود این، تغییراتی که در شیوههای مختلف تالشینویسی روزگار ما در مقایسه با الفبای ملی میبینیم، غالباً به شکلی نیست که در همواج مشاهده میشود. همواج برآیند و نتیجة یک تلاش فکری- علمی جمعی است؛ چیزی که پیش از این هرگز سابقه نداشته و از این لحاظ یک اتفاق تازه است. وانگهی، «دستور خط تالشی و تاتی» همواج، یک پدیدة نو است که تجربة آغازینش را باید در سال ۱۳۹۵ پی گرفت؛ زمانی که گروه تلگرامی «تالشی بینویسم و تالشی بوخونم» (تالشی بنویسیم و تالشی بخوانیم) ایجاد گردید. آن زمان به قصد کمک به همراهان، نکاتی تحت نام «تالشی چنته بینویسم» (تالشی را چگونه بنویسیم) ارائه گردید که درواقع میتوان آن را آغار حرکت دستور خط همواج به حساب آورد.ناگفته نماند که نوشتن با الفبای همواج و دستور خط آن، در میان تالشها و تاتهای شاهرود خلخال حدودا سه دهه سابقه دارد و اتفاق جدید و بیپشتوانهای نیست. گردهمایی و هماندیشی اخیر تحت نام «همواج» درواقع به جریان اصلی و غالب تالشی و تاتینویسی در طول سه دهه گذشته سامان بخشیده و آن را از فیلتر مباحثهها و مداقههای علمی عبور داده است تا هم به وحدت رویه در نوشتن تالشی-تاتی بینجامد، و هم مبتنی بر اصول و قواعد درست نگارش باشد.
همواج تا چه اندازه میتواند به یکسانسازی خط و الفبا کمک نماید؟
به نظر میرسد همواج در این راه کاملاً موفق عمل خواهد کرد؛ زیرا اولاً تالشها و تاتهای شاهرود خلخال، دستکم حدود سه دهه است با وجود اختلافات جزئی و سلیقهای، غالباً به شیوهای مینویسند که باید آن را «شکل مقدماتی و خام همواج» امروزی دانست. به بیانی دیگر، برای اهل قلم تالش و تات، همواج شیوة ناشناخته و غریبی نیست و به نوعی نوشتن با آن را سالهاست که آزمودهاند و از این لحاظ میتوان ادعا کرد که همواج تقریباً شیوة جا افتادهای است.ثانیاً همواج نتیجه و محصول یک اجماع چند ده نفره است؛ چیزی که قبل از این، و در این حد و حجم هرگز سابقه نداشته است. درواقع باید پذیرفت این برای نخستین بار است که بیست و پنج تن از فرهیختگان تالش و تات و متخصصان مربوط به موضوع، تصمیم گرفتهاند تا با وجود اختلاف دیدگاهها و سلایق، با یکدیگر بنشینند تا برای همیشه بساط آشفتهنویسی در میان اهل قلم تات و تالش برچیده شود. طبیعی است که این اجماع و اتفاق نظر میتواند برای خود این گروه و برای سایر تالشها و تاتها محل وثوق و اعتماد باشد.ثالثاً این گردهمایی و اجماع، ذیل نام هیچ تشکل یا سازمان دولتی، یا مردم نهادی صورت نگرفته که بخواهد بعدها نوعی حق ویژه یا انحصارطلبی ایجاد کند و رمندگی و سرخوردگی در پی داشته باشد. همکاران و هموندان الفبا و دستور خط همواج درواقع نمایندگان جریانهای فکری، فرهنگی و اجتماعی سراسر مناطق تالش و تاتنشین استان گیلان و شاهرود خلخالاند و تلاش شده در این زمینه عدالت و انصاف رعایت گردد.رابعاً گروه همواج به همت شماری از اعضای هیأت علمی دانشگاه گیلان، همچون: آقایان دکتر رضایتی کیشهخاله، دکتر موسوی، دکتر رجبی و … نشستهای خود را در پژوهشکدة گیلانشناسی دانشگاه گیلان برگزار کردند. این اتفاق هم به نوبة خود، پدیدة تازهای است و باید آن را به فال نیک گرفت؛ زیرا از یک طرف اعتبار علمی دانشگاه گیلان، میزان باورمندی و اعتماد کاربران را در ارتباط با همواج بالاتر خواهد برد و از سوی دیگر، گشایش و فتح بابی است برای اقدامات خجستة بعدی در قالب پژوهشکدة گیلانشناسی.
چرا نام این الفبا و دستور خط را «همواج» گذاشتهاید؟
همواج پیشنهاد هموند فرهیخته و ارجمند ما، جناب آقای دکتر «آرمین فریدی هفتهخونی» بود که مورد تأیید و توافق اکثریت گروه قرار گرفت. معنی این واژه با توجه به ادبیات شفاهی تالشی و نیز کاربرد آن در تالشی و تاتی، «همدم، همسخن، همزبان و همدل» است. بنابراین میتوانست زیباترین و رساترین کلمه برای نشان دادن هدف مشترک ما، یعنی همدلی، اتحاد و همراهی جمعی باشد که پس سالها برای فیصله دادن به آشفتگی و پریشانی «تالشی و تاتینویسی» گرد آمده بودند.در نگاهی دیگر، این واژه در حکم رابط و پیونددهندهای است برای هموندی هرچه بیشتر گویشهای سهگانة تالشی و گویش تاتی شاهرود. تو گویی این چهار گویش، پس از قرنها فاصله، اینک بخت آن را یافتهاند تا ذیل این نام دقیق و شاعرانه به همگرایی برسند. جدا از این، عنصر دوم این کلمه، یعنی «واج» در حوزة زبانشناسی یک اصطلاح شناختهشده و جاافتاده است. بنابراین، همواج ضمن القای حال و هوای زبانشناسیاش، به نوعی «هم واج بودن» گویشهای چهارگانه تالشی- تاتی را نیز میرساند. بنابراین، زیباتر و بجاتر از این نمیشد واژهای انتخاب کرد که بتواند همة جنبهها و ابعاد گوناگون تلاش گروه الفبا و دستور خط تالشی و تاتی را پوشش دهد. البته خوش آهنگی و خاطرهانگیز بودن را نیز باید به دیگر امتیازات این واژة شگفت افزود.
برای خوانندگان غیر تالش گیلان مصور، درمورد زبان تالشی بیشتر توضیح دهید ، تالشی در کدام گروه زبانی قرار میگیرد؟
تالشی از زبانهای ایرانی گروه شمال غربی است. اصولاً زبانها و گویشهای ایرانی را با توجه به ویژگیهای آوایی و دستوری آنها، به دو شاخة بزرگ شرقی و غربی تقسیم میکنند. زبانهای غربی که عمدتا در سمت باختری دشتهای کویر و لوت واقع شدهاند، خود به دو زیر شاخة شمالی و جنوبی تقسیم میشوند. زبانها و گویشهای ایرانی زیرشاخة شمال غربی عبارتاند از: کردی، تاتی یا آذری، تالشی، گیلکی، تبری، گویشهای نواحی مرکزی ایران (برخی از گویشهای استانهای سمنان، اراک، اصفهان و …)، سیوندی، بلوچی و … البته در این میان، بلوچی که به لحاظ جغرافیایی در محدودة زبانها و گویشهای شرقی رایج است، یک استثنا به حساب میآید. بنابر نظری غالب، بلوچها روزگاری در نیمة غربی ایران بزرگ و در دامنههای جنوبی البرز میزیستند که به مرور به نواحی شرقی و جنوب شرقی کوچیدهاند. با توجه به این نکات و به عنوان یک واقعیت باید پذیرفت که تالشی با دیگر زبانها و گویشهای ایرانی شمال غربی سخت در پیوند است.
معیار زبان تالشی در «همواج» برای یکسانسازی خط و الفبا، کدام شاخة تالشی است: شمالی، جنوبی و یا مرکزی؟
در تدوین الفبا و دستور خط همواج، هر سه گویش تالشی ملاک عمل بوده است. به این ترتیب که تالش زبانان حاضر در گروه همواج، با توجه به گویش رایج در زادگاه خود، موظف شدند قبل از هر چیز «واج»های موجود در آن گویش را ضمن مثالهایی شفاف شناسایی کرده و به گروه اعلام نمایند. این کار را درواقع گویشوران هر چهار گویش، یعنی تالشی شمالی، تالشی مرکزی، تالشی جنوبی و تاتی شاهرود خلخال انجام دادند. برای هر کدام از گویشها، دو تا سه بسته توسط برخی از اعضا فراهم آمد که بعد از ارائه به کمیتة تخصصی و بررسیهای لازم، نهایتاً از نگاه تیزبین و دقیق استاد بزرگ زبان و ادبیات فارسی دانشگاه گیلان، جناب آقای «دکتر رضایتی کیشهخاله» گذشت و به تصویب جمع رسید. سازوکاری که برای تدوین الفبا و دستور خط همواج تعریف شده بود، راه را بر تمامی سلیقهها و برداشتهای فردی و شخصی بسته بود و نتیجهای جز اجماع و برایند تلاش جمعی نمیتوانست داشته باشد.
در همواج، تالشی و تاتی شاهرود را با هم ذکر کرده اید، آیا این دو زبان اشتراکات زیادی دارند؟
چنان که پیش از این اشاره شد، تالشی و تاتی (آذری) هر دو زیرمجموعة زبانها و گویشهای ایرانی شمال غربی هستند. بنابراین طبیعی است که این زبانها با هم پیوند تنگاتنگ داشته باشند. اما نباید فراموش کرد که پیش از رواج ترکی در اران (جمهوری آذربایجان) و نواحی شمال غربی ایران، در این منطقه وسیع، زبان یا گویشهای همبستهای رایج بوده که امروزه آن را به نام آذری یا تاتی میشناسیم. اگر به این واقعیت تاریخی توجه داشته باشیم، باید بپذیریم که تالشی و آذری (تاتی) قرنها در کنار هم زیستهاند و درواقع بازماندگان طبیعی و مستقیم یک زبان ایرانی کهنترند.از طرفی، در حال حاضر پیوند میان تاتی شاهرود خلخال با گویشهای تالشی، به ویژه تالشی جنوبی به اندازهای است که آنها را باید گویشهای بازمانده از یک زبان دانست. به بیانی دیگر، صرف نظر از نامهایی چون: تالشی، تاتی، آذری و …، گویشهای سهگانه تالشی (تالشی شمالی، مرکزی و جنوبی) و گویش شاهرود خلخال، چهار گویش همبسته و هموندند که از یک زبان واحد برجای ماندهاند.
با توجه به پراکندگی تاتزبانها در ایران، حتی تاتهای پراکنده در گیلان (جوبن، پاکده، جیرده و…) تاتی شاهرود چه تفاوتهایی با تاتی تاتزبانهای جنوب گیلان دارد؟
واقعیت این است که «تاتی» عنوانی است برای شماری از گویشهای ایرانی پراکنده که بعضی پیوند چندانی با یکدیگر ندارند. برای گویشهای موسوم به تاتی، میتوان چهار منطقه شناسایی کرد: ۱- قفقاز (داغستان، اران و …)؛ ۲- نواحی شمال غربی ایران (آذربایجان شرقی، اردبیل و رنجان)؛ ۳- مناطق مرکزی ایران (استانهای قزوین، البرز، سمنان، اراک و …) و ۴- برخی از نواحی خراسان شمالی.
از میان گویشهای این چهار منطقه، تاتی رایج در شمال غرب و نواحی مرکزی ایران، با یکدیگر در پیوندند و میتوان با کمی مسامحه همة آنها را شکلهای بازمانده از یک زبان، و آذری نامید. اما تاتی رایج در قفقاز و استان خراسان شمالی نه ربط آشکاری با یکدیگر دارند و نه با تاتی شمال غرب و نواحی مرکزی ایران در پیوندند. تاتی خراسان را معمولاً بازبستة فارسی دری قلمداد میکنند و تاتی قفقاز نیز یک زبان یا گویش ایرانی جنوب غربی محسوب می شود که باز با زبان فارسی همتبار است.البته نباید ناگفته بماند که گویشهای تاتی شمال غرب و نواحی مرکزی ایران یا آذری، با وجود پیوندهای تنگاتنگ، گاه چنان از هم دور میافتند که نمیتوان باور کرد همة آنها بازمانده یک زبان باشند.تاتی رایج در برخی از نواحی استان گیلان، با وجود حفظ بعضی ویژگیهای تاتی، سخت با گیلکی (گویش کوهستانی گیلکی/ گالشی) در هم آمیخته است. تاتی شاهرود خلخال در میان زبانها و گویشهای ایرانی، نزدیکترین گویش به تالشی جنوبی و مرکزی است. انصافا تاتی شاهرود به تاتی رودبار، تاکستان، اشتهارد، الموت و … هرگز به آن اندازه نزدیک نیست که به تالشی جنوبی و مرکزی نزدیک است.
پس این تاتی نمیتواند معیاری برای همه تاتیهای گیلان باشد.
الفبا و دستور خط همواج، الفبا و دستور خطی انعطاف ناپذیر نیست؛ چرا که رویکرد همواج نسبت به واجها و نویسههای تالشی و تاتی، علمی و واقعبینانه است. هموندان و همکاران همواج، نیک میدانند که زبانها و گویشهای ایرانی هنوز هزار و یک نکتة ناشناخته در خود دارند که باید به مرور به آنها رسید. بنابراین، پر واضح است که همواج در حال حاضر به هیچ وجه مدعی نیست که کار را درخصوص شناسایی واجها و آواهای این چهار گویش و گزینش نویسههای خاص و دستور خط آنها تمام کرده است.همواج درحقیقت نخستین گام علمی و گروهی در این زمینه است و گامهای بعدی به مرور از کاستیهای این الفبا و دستور خط یا شیوه فرو خواهند کاست. درست با توجه به این نگاه و رویکرد، باید گفت که دیگر گویشهای تاتی هم میتوانند پس از بررسیها و مطالعات لازم و شناسایی واجها و آواها به همواج بپیوندند. تاتی شاهرود خلخال نخستین گویشی است که به این حرکت علمی، فرهنگی و اجتماعی پیوسته و راه را برای دیگر گویشهای تاتی هموار ساخته است.
در مقدمة همواج آمده که این الفبا و دستور خط، یک نسخة آزمایشی یکساله است. چه معیار سنجشی در این یک سال قرار است مورد ارزیابی قرار گیرد؟ آیا قرار است این خط و الفبا به صورت کتابی مستقل پس از یک سال منتشر شود؟
الفبا و دستور خط در میان هر قوم و ملتی برای آن ایجاد میشود تا آحاد مردم و بهویژه اهل قلم به کارش بگیرند. الفبا و دستور خط همواج هم از این قاعده مستثنا نیست و برای تاقچه و تزیین تدوین نشده است. کاربران تالش و تات، اعم از حرفهای و غیرحرفهای، باید با این الفبا و شیوه بنویسند. شک نیست که پس از یک سال نوشتن با همواج، به عنوان الفبا و اولین دستور خطی که قرار است در میان تالشها و تاتها رواج پیدا کند، کاستیها و دشواریهای کار بیشتر خودش را نشان خواهد داد. و به این ترتیب، همواج از یک حال و هوای انتزاعی و صرفا تئوریک دور شده، پای در میدان عمل میگذارد.به علاوه، نباید فراموش کرد که هنوز همة گوشهها و ابعاد گویشهای مختلف تالشی و تاتی برای تدوینگران همواج شناختهشده نیست. همه چیز را همگان دانند و از میان این همگان، قطعاً پیشنهادهای سازندهای دریافت خواهد شد که راه پیش روی همواج را هموارتر خواهد ساخت. قرار است ظرف ماههای آینده، ویژهنامهای شکیل در معرفی همواج و سابقة تالشی و تاتینویسی عرضه شود. بعلاوه، بعد از سپری شدن فرصت یکسالة آزمایشی، یقیناً با توجه به انتقادات و پیشنهادهای دریافتی، شکل فعلی همواج اصلاح خواهد شد و بعد از آن در قالب کتابی شایسته به دست کاربران ارجمند تات و تالش و دیگر علاقهمندان خواهد رسید.
درمورد واژهها و حروف دخیل در زبان تالشی هم با ذکر مثال، توضیحاتی دهید
منظور از حروف دخیل، نویسهها و علایمی است که همراه با کلمات بیگانه عمدتاً عربی وارد زبانها و گویشهای ایرانی، از جمله تالشی و تاتی شدهاند. این حروف نمایندة واجهایی در زبان عربی هستند که در زبانها و گویشهای ایرانی، همه یا اغلب آنها وجود ندارند که عبارتاند از: «ح، ض، ظ، ط، ص، ع، ق». «ث» و «ذ» هم با آنکه در ارتباط با زبانهای ایرانی کهن میتوانند واجها و آواهایی را نمایندگی کنند، اما در زبانهای تالشی و تاتی عموماً در واژههای دخیل عربی و گاه فارسی دیده میشوند. همزه هم داستان خاص خودش را دارد؛ یعنی واجی که در عربی علامت یا حرف همزه نمایندة آن است، در زبانهای ایرانی، بهویژه تالشی و تاتی چندان پررنگ نیست؛ اما حضور آوایی دارد.این فقط زبان فارسی نیست که از قرنهای چهارم و پنجم هجری به این سو، به مرور سرشار از واژههای عربی شده است، تالشی و تاتی نیز همچون دیگر زبانها و گویشهای ایرانی، از راه زبان ادبی و ملی ما یعنی فارسی، پذیرای بسیاری از واژههای عربی و غیرعربی شدهاند. واژههای دخیل، اعم از عربی، فارسی، ترکی و …، گاه عیناً در تالشی و تاتی به کار میروند، و گاه با اندکی تغییر، و گاه نیز با تغییرات اساسی. در صورت اخیر، کلمات دخیل چنان از اصل خود دور افتادهاند که به سادگی دخیل بودنشان قابل تشخیص نیست. مثلاً: تاون (تعفن)، مکروف (هجای دوم با تلفظ نرم، مکروه)، مخریف (خرفت) و …نکتة جالب دیگر درخصوص کلمات دخیل این است که این واژهها گاه در تالشی و تاتی با معنایی به کار میروند که با معنی آنها در زبان اصلی ارتباط چندانی ندارد. مثلاً: «بیثبوت» یعنی سبکسر و «بیوصول» یعنی بدساخت و بدقواره و …
اخیرا با توجه به انتشار فایل «الفبا و دستور خط همواج»، فایل دیگری نیز با عنوان «نخستین الفبای جامع تالشی – تاتی» در برخی فضاهای مجازی و مطبوعاتی منتشر شده است. قضیه چیست؟ آیا این دو الفبا یکی هستند یا از هم متمایزند؟
خیر. این دو الفبا قطعاً یکی نیستند. از نخستین آثار بجامانده از زبانهای تالشی و تاتی خلخال براساس الفبای ملی تا به امروز، عملاً به دلیل نارسا بودن این الفبا در نشان دادن ویژگیهای آوایی این زبانها، و همچنین وجود سلایق متفاوت، شیوههای شخصی متنوعی برای تالشی و تاتینویسی ایجاد شده است. واقعیت این است که ظرف سه – چهار دهة اخیر در ایران، در کنار شیوهای نسبتاً فراگیر که پیش از این به طور مشخص در ماهنامههای «بهار تالش» و «تالش» و نیز در ویژهنامههای مربوط به «تالش» و «تالششناسی» به کار رفته و اینک، همواج تالی و خلف به حق آن است، هر آنچه در میان اهل قلم تالش دیده شده، شیوهها و شگردهای شخصی در نگارش تالشی و تاتی است.
یکی از این شیوههای شخصی، شیوة جناب آقای «علی عبدلی» است که بیشتر برای نگارش سرودههای تاتی و تالشی خود از آن استفاده کرده است. وی همین شیوه را در سال ۱۳۹۴ به دنبال مطرح شدن بحث جدی الفبای تالشی و تاتی در برخی از نشستهای خصوصی و همایشها، به شکلی شتابزده به عنوان «الفبای تالشی» مطرح کردند و برای رواج این شیوة صرفاً شخصی، برخی از فعالان تالش را نیز به یکی دو نشست دعوت کرد؛ اما هیچ گاه موفق نشد که نظر مساعد اکثریت جمع مدعو را جلب کند. استقبال عمومی جای خود دارد. به همین جهت الفبای مد نظر ایشان تا بهار ۱۳۹۶ همچنان در حد یک شیوة شخصی باقی ماند و هیچ گاه بخت آن را نیافت که با اجماع و توافقی جمعی پشتیبانی شود.عدم استقبال از شیوة ایشان و جدیت فعالان تالش در رابطه با الفبای تالشی در طول سال ۱۳۹۵، بهویژه نیمة دوم این سال، آقای عبدلی را مجددا به تکاپو انداخت. در تعطیلات نوروزی ۱۳۹۶ ایشان همراه با چند تن از هموندان، دیداری با آقای دکتر رضایتی کیشهخاله داشتند و در آن دیدار از ایشان خواسته بودند که برای الفبای تالشی کاری صورت بگیرد. به دنبال این دیدار، دکتر رضایتی کیشهخاله از شماری از فعالان و متخصصان تات و تالش برای به نتیجه رسیدن الفبا و دستور خط تالشی-تاتی دعوت به عمل آورد و این جمع برای نخستین بار در تاریخ اول اردیبهشت۱۳۹۶ در پژوهشکدة گیلانشناسی گرد هم آمدند.در این جلسه الفبای پیشنهادی آقای عبدلی با توجه به اشکالات اساسی آن از دستور کار خارج گردید و طرح جدیدی پیریزی شد که بعداً الفبای همواج نام گرفت. با این حال مشارالیه در طول دو ماه فعالیت گروه و در هر دو نشست پژوهشکده همراهی و حضور داشتند و کلیات الفبای همواج به اتفاق آراء، از جمله امضای ایشان به تصویب رسید. اما شوربختانه پس چند روز باخبر شدیم که جناب ایشان بدون کوچکترین هماهنگی و اطلاعرسانی، فایل الفبای اولیة خود را با کلی اصلاح و تغییر که بعضاَ کپیبرداری از همواج است، در برخی نشریات، سایتها، کانالها و گروههای تلگرامی منتشر ساخته و آن را «الفبای جامع تالشی – تاتی» نامیده است.نامبرده بعد از فاش شدن قباحت کار، تلاش کردند تا با ناراستنویسی و جعل، خطای آشکار و پایبند نبودن به امضای خود را موجه نشان دهند که شوربختانه رفتارشان شد مصداق بارز عذر بدتر از گناه! خلاصه اینکه همواج تنها الفبا و دستور خط تالشی و تاتی است که با اجماع بیست و پنج نفر از اهل قلم و پژوهشگران گویشهای مختلف تالشی و تاتی شاهرود خلخال پشتیبانی میشود و شیوة شخصی جناب عبدلی هیچ ربطی به این تلاش گروهی ندارد. به نظر گروه همواج، الفبای شخصی مشارالیه، برغم اصلاحات اخیر که قطعاً به دنبال دو ماه همراهی با گروه همواج صورت گرفته، از وجاهت علمی و عرفی لازم برای استفادة عموم برخوردار نیست.
در پایان اگر صحبت دیگری دارید، بیان نمایید.
ضمن قدردانی از گیلان مصور، به خاطر فرصتی که پیش آورد، از همه کاربران ارجمند الفبا و دستور خط همواج تقاضا دارم، ضمن به کارگیری این الفبا و شیوه، ما را از انتقادات سازنده و پیشنهادهای مؤثر خود بیبهره نفرمایند. از استادان و هموندان ارجمند تیم همواج نیز درخواست دارم هرگز و تحت هیچ شرایطی چیزی را بر واقعبینی، روحیة علمی و همدلی و اتحاد ترجیح ندهند. در پایان برای همه تالشها و تاتها و نیز برای تمام اقوام همیشه سرافراز ایرانی، هموندی و همواجی روزافزون آرزو دارم.
منبع: گیلان مصور
برای دیدن نظرات بیشتر این پست روی شماره صفحه مورد نظر در زیر کلیک کنید:
شما نیز نظری برای این مطلب ارسال نمایید:
بخش نظرات برای پاسخ به سوالات و یا اظهار نظرات و حمایت های شما در مورد مطلب جاری است.
پس به همین دلیل ازتون ممنون میشیم که سوالات غیرمرتبط با این مطلب را در انجمن های سایت مطرح کنید . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .